به گزارش سینماپرس، روزهای پایانی ثبتنام حضور در جشنواره فیلم فجر است و تا چند روز دیگر متقاضیان بخشهای مختلف جشنواره مشخص میشود. سال گذشته بعد از اختتامیه جشنواره فیلم فجر بحثهای زیادی برای حذف بخش نگاه نو از جشنواره مطرح شده بود، اما امسال دوباره این بخش در جشنواره قرار دارد؛ بخشی که برای جوانترهای سینمای ایران بسیار مهم است. سینما برای بسیاری از انجمنهای سینمایی شروع میشود و با تولید فیلم کوتاه پیش میرود، اما اینکه بتواند در عرصه سینمای بلند داستانی ورود کند، کار سخت میشود. «فیلم کوتاه» کمهزینه است و وقت کمی برای تولید میگیرد، اما فیلم بلند برای یک سینماگر جوان یک ریسک بزرگ است؛ اگر فیلمش دیده شود و مورد اقبال منتقدان و مخاطبان قرار بگیرد، میتواند به آینده سینماییاش امید داشته باشد، اما اگر اینچنین نشود، اولین فیلم بلند سینمایی پایان کار یک سینماگر جوان خواهد بود، آن هم با هزینههای سنگینی که تا مدتها گریبانگیر او خواهد بود. در این میانه اما نگاه نو میانبری گرهگشا برای سینماگران جوان بوده است؛ بخشی که اوایل شاید برای اهل سینما مهم نبود، اما امروز یکی از مهمترین سیمرغهای جشنواره فجر به آن اختصاص دارد و سینماگران جوان برای آن رقابتی جدی دارند. بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر در این سالها فرصت دیده شدن جوانترها و آمدن آنها به گعده فیلمسازان را فراهم کرد. اینکه در مهمترین رویداد سالانه سینمایی کشور دیده میشوند، کارهایشان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و میتوانند به واسطه دوپینگ جشنواره به اکران عمومی امید داشته باشند. نگاه نو اما علاوهبر این فرصت دیده شدن جوانترها فرصت دیدن آثار متفاوت را نیز برای مخاطبان فراهم میکند. از آنجاکه گعده سینماگران مشخص است و کارگردانان معمولا در یک سبک و ساختار دست به ساخت فیلم میزنند، ما هرساله در ژانرهای مختلف با یک نوع فیلمسازی مواجهیم و نگاه نو ضمن جوانگرایی به آمدن فکر و ایده جدید و نو و همچنین ساختی متفاوت در سینما هم منجر میشود. جشنواره فیلم فجر سیویکم جزء سالهایی بود که رقابت فیلماولیها هم جدی بود؛ آن سال بود که بهروز شعیبی با «دهلیز» در قامت یک فیلمساز جدی به جشنواره معرفی شد و در کنار آن از جنوبیترین استان کشور، احسان عبدیپور با «تنهای تنهای تنها» یک قهرمان کودک و نوجوان را به جشنواره آورد تا دوباره بچههای آسمان و باشو غریبه کوچک را تجربه کنیم. محمدحسین مهدویان از طریق نگاه نو به سینماگران معرفی شد و اولین فیلم داکیودرام در سینمای ایران را او در اولین تجربه سینماییاش به جشنواره فیلم فجر آورد تا با استقبال بسیار منتقدان، اهالی رسانه و مخاطبان مواجه شود. او آن سال پدیده جشنواره شد و حالا چند سالی است که بهصورت مستمر روی خط خبری سینمای ایران قرار دارد و مخاطبان منتظرند با اثر جدید او مواجه شوند. نگاه نو علاوهبر مهدویان یک سبک را نیز به سینمای ایران از طریق این جوان خلاق اضافه کرد. سعید روستایی در جشنواره سیوسوم «ابد و یک روز» را به جشنواره آورد؛ فیلمی که پدیده جشنواره شد و توانست هم در نگاه نو و هم در بخش اصلی جوایز را درو کند. سعید روستایی سینمای اجتماعی- انتقادی و توجه به آسیبهای اجتماعی را در یک فرم خوب ارائه کرد و سینمای ایران را امیدوار کرد که در این ژانر یک سینماگر صاحب سبک خواهیم داشت. سال گذشته نیز اگرچه همایون غنیزاده در اختتامیه، رفتار نادرستی از خود نشان داد و با سیمرغ نگاه نو نامهربانی کرد، اما «مسخرهباز» او تجربه جدیدی را در تکنیک و جلوههای ویژه در سینمای ایران عرضه کرد؛ تکنیکی که اگر در خدمت یک قصه و روایت جذاب قرار گیرد، میتواند فیلمهای شاخصی از آن خلق شود. نبود نگاه نو در دو دوره جشنواره سیوچهارم و سیوپنجم آسیب خود را بهخوبی نشان داد، چه آنکه هم سینماگران با نبودش مخالف بودند و هم آنقدر نتیجه بدی داشت که دبیرخانه جشنواره به این جمعبندی رسید که آن را برگرداند. آن دو دوره هیچ جوانی به جمع سینمای ایران اضافه نشد و امسال نیز که بحث حذف نگاه نو از جشنواره مطرح شد، مهمترین دلیل مخالفتها با حذف، تجربه دودورهای بود که نتیجه بدی داشت. امسال اما میتوان در نگاه نو به معرفی دو پدیده جدی دیگر امید داشت؛ «محمد کارت» که در سینمای مستند چهرهای شناخته شده است و فیلمهای اجتماعیاش همواره مورد توجه بوده، امسال اولین فیلم بلند خود را با تهیهکنندگی رسول صدرعاملی باز هم در حوزه اجتماعی به جشنواره فیلم فجر آورده است. در کنار کارت، امیرعباس ربیعی نیز اولین اثر بلند خود را در ژانر جنایی- معمایی، آن هم در کوران حوادث دهه ۶۰ با عنوان «لباسشخصی» ساخته و در جشنواره حضور دارد؛ فیلمی که در رسانهها بهعنوان پدیده جشنواره امسال نام برده میشود.
*فرهیختگان
ارسال نظر